۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه

چقدر عذاب کشیدی؟!

آقا نادر گفته بود بچه را بكشيد. زنده نماند بهتر است. بعدترش گفت بود كشتن كه نه، كاش خودش بميرد تا مثل من عذاب نکشد و هیچ‌کس نمی‌دانست چه عذابی کشیده است.
عموي كوچك من مثل پدر و پدربزرگم خوش قيافه بود. اما برخلاف آن‌ها بددل و بدبين بود. زن عمويم كه باردار بود عمو اجازه نمي‌داد دكتر برود. آن موقع تعداد دكترهاي زن كه متخصص زنان باشند كم بود. بيست و سه چهارسال پيش زن عمو به سختي توانست در شهر بزرگ‌تري نزديك شهر خودشان متخصص زن پيدا كند. اما قبل‌ترش بارها حالش بد شده بود. شبي را يادم هست كه با آن شكم گنده تب و لرز كرده بود. پدر و مادرش و پدر و مادر من آمده بودند به زور ببرندش دكتر و از ترس عمويم كه آن موقع سرباز بود زير كوهي از پتو و لحاف تكان‌تكان مي‌خورد و مي‌لرزيد و مي‌گفت نمي‌آيم.
پسرشان كه دنيا آمد كلي ذوق داشتيم. عمو نورچشمي مادربزرگ و ته تغاري بود. بچه‌اش هم عزيزكرده‌ي همه بود. اما همان روزي كه رفتيم ديدن نوزاد گفتند كه بچه جاي چهار انگشتِ دست چپ، دو انگشت دارد. با همان سن و سالِ كم، بعد از شنيدن اين خبر، آن شب كذايي در ذهنم تداعي شد و ته دلم به عمو بد و بيراه مي‌گفتم كه نگذاشته زن عمو برود دكتر...
اين ماجرا تا مدت‌ها نقل مجالس شده بود. هركس حرفي مي‌زد. و ناگهان آقا نادر فتواي قتلش را صادر كرد. گفته بود من سال‌ها با اين درد زندگي كردم. زجر كشيدم. نگذاريد عذابي كه من كشيدم را تجربه كند. ما نمي‌دانستيم عذاب آقا نادر چه بوده است. آقا نادر از سال‌ها پيش از تولدِ من، شوهر عمه‌ام بود. كم حرف بود و بداخلاق اما هيچ كس نمي‌دانست عذاب كشيده است. تا آن روز كه تعريف كرده بود در بچه‌گي انگشت شستش با داس قطع مي‌شود. سال‌هاي سال براي اين كه كسي انگشتش را نبيند آن را پنهان مي‌كرده است. سال‌ها كابوس شب و روزش اين بوده كه در خواب و بيداري كسي انگشتش را نبيند و آنقدر عذاب كشيده بود كه بگويد بچه را بكشيد. نگذاريد زنده بماند!

بعد از آن هزار بار سعي كردم انگشت شست نصفه‌ي آقا نادر را ببينم. نشد كه نشد. هميشه يا توي جيبش بود يا مشت بود. حتي موقع خواب دستش زير بالش بود. جوری حواسش جمع بود که هیچ‌جوری نمی‌شد انگشت را دید. پسر عمو بزرگ شد. خوش سيما، قد بلند و خوش تيپ. برخلاف آقا نادر شيطان و شلوغ و پرسروصدا. اما من هنوز به انگشت شست نصفه‌ي آقا نادر فكر مي‌كنم و فكر مي‌كنم يني چقدر عذاب كشيده است؟ قدرِ كشتنِ نوزاد شيريني كه دو انگشت دارد؟!